باشگاه خبرنگاران جوان - مهدی خانعلیزاده* - با نزدیک شدن به زمان برگزاری نشست فصلی شورای حکام آژانس بینالمللی انرژی اتمی، حواشی و اخبار مرتبط با رویکرد ضدایرانی تروئیکای اروپایی بیشتر از قبل منتشر میشود؛ رویکردی که نشان میدهد «مکانیسم ماشه» تبدیل به ابزاری برای اعمال فشار طرف آمریکایی در فرآیند مذاکرات غیرمستقیم تهران – واشنگتن شده است.
گزارشی که اخیرا «رافائل گروسی»، مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی درباره برنامهی هستهای ایران ارائه داده، حاوی مطالبی است که میتواند زمینه را برای صدور قطعنامه ضدایرانی توسط شورای حکام و به دنبال آن، اجرایی کردن مکانیسم ماشه فراهم کند. در این گزارش آمده که ایران میزان ذخایر اورانیوم ۶۰ درصد غنیشدهی خود را تا میزان ۴۰۰ کیلوگرم افزایش داده است؛ اقدامی که در این گزارش، «نگرانکننده» خوانده شده است. آژانس همچنین روز شنبه گزارش پایگاه خبری افشاگری به نقل از ی محرمانه و ۲۲ صفحهای را میان کشورهای عضو توزیع کرده که در آن آمده همکاریهای ایران با آژانس در مورد آثار اورانیوم کشف شده در چند محل که ایران آنها را به عنوان سایتهای هستهای اعلام نکرده، کمتر از حد رضایتبخش بوده است.
دستورکاری که در قطعنامهی پیشین شورای حکام برای مدیرکل آژانس مشخص شد، حکایت از اجرای مکانیسم ماشه در حوالی مردادماه و پس از برگزاری نشست فصلی این سازمان داشت؛ زمانی که فرصت کافی برای ارجاع پرونده ایران به شورای امنیت سازمان ملل و بازگشت فوری و بدون استثنای قطعنامههای تحریمی این شورا علیه ایران وجود خواهد داشت. با این توصیف و در چنین شرایطی، راهبرد مناسب برای تامین منافع ملی کشورمان چیست؟
پاسخ به این سوال میتواند با یک پیشنهاد عملیاتی همراه باشد. یکی از ایرادات بنیادین برجام که در همان زمان امضا هم مورد توجه کارشناسان قرار داشت، «استثنا شدن ایران در میان اعضای NPT» بود؛ یعنی مذاکرهکنندگان وقت متعهد شدند که ایران تا زمانی که مدت زمان اجرای توافق هستهای به پایان نرسیده، با محدودیتهایی فراتر از آنچه در پیمان منع گسترش سلاحهای هستهای مطرح شده مواجه باشد. این مساله از اساس دچار ایراد است؛ چرا که ایران به عنوان یک عضو رسمی آژانس که پیمان NPT را پذیرفته، مشغول انجام وظیف خود بود و انتظار میرفت که از مزایای آن – به عنوان مثال، غنیسازی بدون محدودیت تا ۹۹ درصد – نیز بهرهمند باشد. با این حال و بر طبق مفاد برجام، محدودیتهای گستردهای بر بخشهای مختلف صنعت هستهای کشورمان – از غنیسازی تا بازرسی؛ از آب سنگین تا واردات تجهیزات - اعمال شد. بهانهی پذیرش این محدودیتهای فراقانونی و فراپادمانی از سوی ایران، بهرهمندی از امتیازانی نظیر تعلیق برخی تحریمها بود.
در سالهای اخیر و پس از عدم انجام تعهدات طرف غربی، عملا پذیرش هرگونه محدودیت برجامی و فراپادمانی از سوی ایران معنایی ندارد. این مساله از آنجایی اهمیت مضاعف پیدا میکند که در ماههای اخیر، تهران شاهد اقدامات ضدایرانی گستردهای نظیر تحریم صنعت هوایی و صنعت کشتیرانی از سوی طرف اروپایی بوده است. در چنین وضعیتی، هیچ دلیل و مبنایی برای ادامهی وضعیت سابق وجود ندارد و ایران تعهدی به اجرای تعهدات فراپادمانی نخواهد داشت. تاکید تهران بر اینکه از این به بعد صرفا به عنوان یک عضو عادی NPT به همکاری با آژانس خواهد پرداخت، ضمن اینکه دست کشورمان برای پیگیری حقوقی منافع ملی را باز میگذارد و مانع از بهانهجویی جدید غربیها برای اعمال فشار میشود، اقدام متقابل و متوازنی نسبت به نقض پیمان اروپاییها نیز به شمار میآید.
اعلام رسمی و اعمال عملیاتیِ پایان محدودیتهای برجامی از سوی ایران، میتواند با رونمایی از نسل جدید سانتریفیوژها و ارتقای سطح غنیسازی کشورمان به بالاتر از ۶۰ درصد ذیل NPT باشد؛ یعنی ایران به دنبال خروج از این معاهده و یا قطع همکاری با آژانس نیست، اما به دلیل اقدامات غیرقانونی طرف مقابل، نیازی به ادامهی راهبردِ همکاری داوطلبانه نمیبیند و خواهان برخورداری کامل از امتیازات عضویت در پیمان منع گسترش سلاحهای هستهای – یعنی غنیسازی کامل – است.
این راهبرد میتواند مسیر تعامل با سازمانهای بینالمللی و همچنین طرف اروپایی در آینده را با حفظ منافع ملی ایران باز بگذارد؛ راهبردی که هم مسیر یک طرفهی پیشین را خاتمه میدهد و هم دستاویز حقوقی برای ایجاد فضای انزوا علیه ایران در مجامع بینالمللی به طرف غربی نمیدهد.
از سوی دیگر باید توجه داشت که در آخرین دور از گفتوگوهای ایران با طرف اروپایی، اهالی قارهی سبز خواهان مشارکت جدی در مذاکرات ایران و آمریکا شدند و حتی اعلام کردند تنها در صورتی از اجرایی کردن مکانیسم ماشه علیه ایران صرفنظر میکنند که یک «ماشه پلاس» در توافق احتمالی تهران و واشنگتن در اختیار طرف اروپایی قرار داده شود. این خواستهی غیرفنی و عجیب اروپاییها که با واکنش جدی و تند طرف ایرانی روبهرو شده، خبر از اتخاذ راهبرد تقابلی از سوی بروکسل علیه تهران دارد؛ راهبردی که باید هوشمندانه با آن مواجه شد.
*استاد روابط بینالملل دانشگاه